پیامبر صلی الله علیه وسلم در حدیث صحیح میفرماید: «اجْتَنِبُوا السَّبْعَ الْمُوبِقَاتِ، قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ وَمَا هُنَّ؟ قَالَ: الشِّرْکُ بِاللَّهِ، وَالسِّحْرُ، وَقَتْلُ النَّفْسِ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ، وَأَکْلُ الرِّبَا، وَأَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ، وَالتَّوَلِّی یَوْمَ الزَّحْفِ، وَقَذْفُ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ الْغَافِلَاتِ»
(از هفت هلاک کننده دوری کنید؛ پرسیدند: ای پیامبر! آنها چه هستند؟ فرمود: شرک به الله، سحر، کشتن فردی که الله تعالی قتل او را، حرام گردانیده است، مگر به حق، خوردن ربا، خوردن مال یتیم، فرار از جنگ در حال رویا رویی با دشمن و تهمت زدن به زنان مؤمن پاک دامن بی خبر!).
این حدیث بیانگر عظمت و بزرگی جریمهی سحر است، چرا که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را در کنار شرک قرار داده و از هلاک کنندهها بر شمرده است. سحر کفر است، چون فقط با کفر میتوان به آن دستیافت.
الله تعالی میفرماید: «وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّی یَقُولا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ »
(و به هیچ کس آن را آموزش نمیدادند مگر این که قبل از آن به او میگفتند: ما فتنه وآزمایش هستیم، پس کافر نشو). «بقره/102»
از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت است که فرمود: « حَدُّ السَّاحِرِ ضَرْبَةٌ بِالسَّیْفِ »: (حد ساحر کشتن با شمشیر است). ترمذی ش/1460
از امیر مؤمنان عمر بن خطاب به روایت صحیح ثابت است که دستور داده است که برخی از مردان و زنان جادوگر را بکشند و نیز ثابت است جندب الخیر الأزدی -یکی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم - برخی از ساحران را کشته است و از أم المومنین حفصه روایت است که دستور داده کنیزش که وی را سحر کرده بود بکشند و کشته شد.
از عایشه روایت است. که گروهی از پیامبر صلی الله علیه وسلم دربارهی کاهنان سوال کردند فرمود: « لَیْسُوا بِشَیْءٍ »: (آنان چیزی نیستند). گفتند: ای رسول خدا! بسی اوقات اینان چیزهایی به ما میگویند: که حق است و مطابق با واقعیت است. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «تِلْکَ الْکَلِمَةُ مِنْ الْحَقِّ یَخْطَفُهَا الْجِنِّیُّ فَیَقُرقِرُهَا فِی أُذُنِ وَلِیِّهِ، قَرَّ الدَّجَاجَةِ فَیَخْلِطُونَ فِیهَا أَکْثَرَ مِنْ مِائَةِ کَذْبَةٍ»: (آن چیز کلمهای از حق است که فرد جنی[از آسمانها] ربوده است و در گوش دوست خود زمزمه کرده است آن سخن راست را با بیش از صد دروغ مخلوط میکند). بخاری ش/7561
پیامبر صلی الله علیه وسلم در حدیثی به روایت ابن عباس میفرماید: « مَنْ اقْتَبَسَ عِلْمًا مِنْ النُّجُومِ اقْتَبَسَ شُعْبَةً مِنْ السِّحْرِ زَادَ مَا زَادَ »: (هر کس علمی از نجوم «طالع بینی» یاد بگیرد، بخشی از سحر را یاد گرفته است هر چه از آن بیشتر فراگیرد از سحر بیشتر آموخته است). [1] .ابوداود ش/3905و ابن ماجه ش/3726 واحمد 311/1وآلبانی در صحیح ابوداود ش/3305 حسن دانسته
در نسائی به روایت ابوهریره رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم آمده که فرمود: « مَنْ عَقَدَ عُقْدَةً ثُمَّ نَفَثَ فِیهَا فَقَدْ سَحَرَ وَمَنْ سَحَرَ فَقَدْ أَشْرَکَ وَمَنْ تَعَلَّقَ شَیْئًا وُکِلَ إِلَیْهِ »: (هر کس گرهای بزند و در آن بدمد، به یقین که سحر کرده است و هر کس سحر کند بدون تردید شرک ورزیده است و هر کس چیزی(از انواع تعویذ)آویزان کند به همان چیز «تعویذ» سپرده میشود).
این حدیث بیانگر آن است که سحر-همانطور که ذکر شد-شرک به الله است، چرا که امکان دستیابی به سحر وجود ندارد مگر به عبادت جن و تقرب به جنها به وسیلهی برآورده کردن خواستههایی مانند: ذبح و دیگر انواع عبادت برای جنها، عبادت جنها شرک به الله است به این ترتیب کاهن کسی است که گمان میکند، برخی مسایل غیبی را میداند و بیشتر چیزهایی که کاهنان میگویند: از نگاه کردن به ستارگان است.کاهنان برای شناخت حوادث از روی حرکت ستارگان حدسهایی میزنند و یا برخی از شیاطین را به خدمت میگیرند تا دزدانه اخبار آسمانی را گوش کنند، همانطور که در حدیث فوق بدان اشاره شد. کسانی که روی زمین خط میکشند یا به فنجان، یاکف دست و... نگاه میکنند. و نیز کسی که کتاب باز میکند تا مراجعه کنندگان تصور کنند علم غیب میداند، از کاهنان هستند اینان با این اعتقاد کافرند، چرا که آنان با این باورشان ادعا دارند که الله در یکی از صفات خاص خود، علم غیب شریک دارد و آیهی:« قُلْ لا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ الْغَیْبَ إِلا اللَّهُ » (بگو: کسی در آسمان وزمین جزالله غیب را نمیداند...). «نمل/65»
وآیهی: «وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُهَا إِلا هُوَ» (بگو: کلیدهای غیب نزد او[الله] است وکسی جز او آن را نمیداند...). «انعام/59»
و آن آیهای که خطاب به پیامبرش میفرماید:» قُلْ لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلا مَا یُوحَی إِلَیَّ » «انعام/50 »
(بگو: به شما نمیگویم که گنجینههای الله در تصرف من است و من نمیگویم که من غیب میدانم و من به شما نمیگویم که من فرشتهام. من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم... ).
لذا هر کس نزد کاهنان برود و حرفهایی که از علم غیب میزنند، آنان را تصدیق کند، کافراست. بدلیل حدیثی که احمد و اصحاب سنن بروایت ابوهریره رضی الله عنه آوردهاند که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: « مَنْ أَتَی کَاهِنًا فَصَدَّقَهُ بِمَا یَقُولُ فَقَدْ کَفَرَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَی مُحَمَّدٍ »
(هر کس نزد فالگیر و کاهنی برود و او را در آن چه میگوید: تصدیق کند، بهآن چه بر محمد صلی الله علیه وسلم نازل شده کفر ورزیده است).
مسلم در صحیح خود از یکی از همسران پیامبر صلی الله علیه وسلم از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت میکند که فرمود: « مَنْ أَتَی عَرَّافًا فَسَأَلَهُ عَنْ شَیْءٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً »: (هرکس نزد فال گیری برود و از او دربارهی چیزی سوال کند، نماز چهل روز او قبول نمیشود). (مسلم ش/2230 ودرآن به جای چهل روز، چهل شب آمده است.)
عمران بن حصین رضی الله عنه روایت میکند که پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید: « لَیْسَ مِنَّا مَنْ تَطَیَّرَ أَوْ تُطِیَّرَ لَهُ أَوْ تَکَهَّنَ ، أَوْ تُکِهِّنَ لَهُ، أَوْ سَحَرَ أَوْ سُحِرَ لَهُ. وَمَنْ أَتَی کَاهِنًا فَصَدَّقَهُ بِمَا یَقُولُ فَقَدْ کَفَرَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَی مُحَمَّدٍ»:
(هر کس فال بگیرد و یا برایش فال گرفته شود، یا افسونگریکند و یا برایش افسونگری شود یا جادو کند یا برایش جادوگری شود. و هر کس به نزد کاهنی برود واورا در آنچه میگوید: و به یقین بهآن چه بر محمد صلی الله علیه وسلم نازل شده کافر شده است). بزار 52/9 به روایت عمران بن حصین.
بزار با اسناد جید روایت کرده است.
با توجه به احادیث فوق برای فردِ حقجو روشن میگردد که علم نجوم -که طالع بینی نامیده میشود- و خواندن از کف دست؛ فنجان و شناخت از خطی که روی زمین میکشند و مانند: اینها که کاهنان و فالگیران و جادوگران ادعا میکنند بوسیلهی آنها مسایل غیبی و پوشیده را میفهمند، همه از مسایل جاهلیت است که الله و رسولش همه را حرام اعلام کردهاند و از مسایلی هستند که اسلام آمده تا بطلان آنها را اعلان نماید و از آنجام آنها و رفتن به نزد چنین افرادی و سؤال کردن از چنین افرادی و یا تصدیق آنان هشدار داده است و از آن بر حذر داشته است؛ چرا که این امور از علم غیبی است که الله تعالی برای خود اختصاص داده است.
نصیحت من به تمام کسانی که با این گونه مسایل سر و کار دارند این است که توبه کنند و از الله تعالی طلب مغفرت نمایند و در تمام امور فقط بر الله توکل و اعتماد کنند و از اسباب و وسایل شرعی وظاهری که جایز است استفاده کنند، از امور جاهلیت دست بکشند و اجتناب نمایند و از سوال کردن و تصدیق افراد مذکور بر حذر باشند و از الله و رسول اطاعت کنند، دین و عقیدهی خود را حفاظت نمایند، از خشم و غضب الهی پرهیز کنند و از اسباب شرک و کفر که هر کس باآنها بمیرد در دنیا وآخرت ضرر کرده است، دوری کنند، از الله تعالی میخواهیم که ما را از این چیزها و از هر چه مخالف شریعت است نجات دهد، از هر آنچه که انسان را گرفتار خشم وغضب الهی میگرداند به الله پناه میبریم و نیز از الله تعالی میخواهیم که ما و تمام مسلمانان را فهم دینی و ثبات در دین عنایت بفرماید، همهی ما را از گمراهیها و فتنهها و بدیهای نفس پناه دهد، که او تعالی توانا بر اینها است.
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وآل وصحبه وسلم